نتایج جستجو برای: 1. ادراک حسی 2. مفاهیم فاهمه 3. قضیه تألیفی پیشینی 4. تجربه 5. روند تشکیل معرفت
تعداد نتایج: 5270848 فیلتر نتایج به سال:
تفاسیر معرفت شناختی از کانت، حقیقت به مثابۀ مطابقت در نظر گرفته شده و جایگاه معرفت پیشینی را از آن ذهن می دانند. معرفت پیشینی محوری ترین مسئله در نقد عقل محض و تمهیدات بوده و اصلی ترین نقش را در این دو اثر ایفا می کند. تمامی مباحث این دو کتاب در جهت اثبات معرفت پیشینی و نشان دادن امکان آن طراحی شده و مباحث دیگر از جمله شهود و صور پیشینی آن، فاهمه و مقولات پیشینی، اصول محض فاهمه، تألیف های سه گا...
انقلاب کپرنیکی کانت و گشودن طریقی بینابین تجربه گرایی و عقلگرایی، بر محور ارائه تلقی نوینی از عین و شیء و عینیت صورت گرفت. تبدیل شیء به موضوع و متعلق، و گذر از موضوع و متعلق به متعلق شناخت و مفهوم متعلق شناخت و مصبوغ به صبغه ذهن دانستن «عین»، راهی طولانی است که کانت در فاصله گرفتن از سنت های پیشین فلسفی طی کرد. تدقیق و موشکافی در کارکرد مفهوم «متعلق» در وحدت بخشی به کثرات حسی و در قالب قضیه درآ...
کانت معتقد است در احکام تألیفی، به امر سوم یا واسطه ای نیاز است تا محمولی که بیرون از مفهوم موضوع است و به عبارت دیگر، مندرج در مفهوم موضوع نیست، به نحو مرتبط و ضروری به موضوع حمل کنیم. این مسأله در مورد احکام تألیفی پیشینی به صورت معمایی ظهور می کند؛ زیرا این احکام، فاقد هرگونه محتوای تجربی بوده و بنابراین برخلاف احکام تألیفی پسینی، نمی توان برای آن ها ازشهودهای تجربی به عنوان امر سوم سود جست....
کانت معتقد است در احکام تألیفی، به امر سوم یا واسطهای نیاز است تا محمولی که بیرون از مفهوم موضوع است و بهعبارت دیگر، مندرج در مفهوم موضوع نیست، به نحو مرتبط و ضروری به موضوع حمل کنیم. این مسأله در مورد احکام تألیفی پیشینی به صورت معمایی ظهور میکند؛ زیرا این احکام، فاقد هرگونه محتوای تجربی بوده و بنابراین برخلاف احکام تألیفی پسینی، نمیتوان برای آنها ازشهودهای تجربی به عنوان امر سوم سود جست....
معرفت پیشینی اجمالاً معرفت حقایقی است که از ابتدا فارغ از تجربه و صرفاً به نحو عقلی قابل ادراک هستند. کانت معرفت پیشینی یا ماتقدم را در مقابل معرفت پسینی یا ماتأخر قرار داد و آن را به معرفت مستقل از تجربه تعریف کرد. معرفتشناسان معاصر غربی بر مبنای تعریف کانت، چهار تعریف تکمیلی از معرفت پیشینی به دست دادهاند. در کنار این بحث، مسئلة آگاهی فطری به معنای مورد نظر افلاطون، دکارت و برخی دیگر ...
کانت در فلسفه استعلایی خویش، پدیدار (فنومن) را حقیقتی تألیف یافته از کثرات شهود حسی و مقوّمات پیشینی ذهن معرفی کرده و آنرا از ناپدیدار (نومن) تفکیک کرده است. بهعقیده وی، ساحت «محسوس» طبیعت، ساحتی تجربی، متعیّن و مکانیکی است که تحت مفاهیم و اصول پیشینی ذهن و فاهمه، کلیت و ضرورت یافته است، حال آنکه ساحت «فوق محسوس» از مفاهیم و اصول متعیّن فاهمه آزاد است. عرصه اخیر که بهعنوان عرصه اعیان و حقایق فی...
معرفت پیشینی دارای تعاریف زیادی در فلسفه غرب دارد که رایج ترین آنها، استقلال توجیه گزاره از تجربه حسّی است. تجربه در تعریف فوق، باید به معنای تجربه حسّی ظاهری، تعبیر شود؛ چرا که در غیر این صورت، این تقسیم، از بین می رود و مصداقی برای گزاره پیشینی باقی نمی ماند. ضرورت در محلّ بحث این مقاله، به معنای وجوب است که یکی از مواد ثلاث مطرح در علم منطق است. به نظر می رسد تفکیک پلنتینجا میان ضرورت عینی و قض...
نظریه«جریانسیالآگاهی» برمبنایویژگی هایپنج گانه ایکهجیمزبرایفکرانسانبرمی شمرد و همچنین تکیه بر جریان مدام تجربه و نقش التفات و گرایشهای ذهن در تشکیل مفاهیمتشکیل شدهاست. نظریه تشکیل مفاهیم صدرا بر اساس استعداد نفس، افاضه عقل فعال و همچنین خالقیت نفس تشکیل شده و بین ادراک حسی و خیالی و ادراک عقلی تفکیک صورت گرفتهاست. نظریه جیمزازجهاتیبهنظریه«تشکیلمفاهیم» ملاصدرانزدیکاست. ازجملهاینکههردوبهتغییروتح...
آنتونی کنی، بر آن است که تجربه های دینی حجیت معرفت شناختی ندارند. استدلال او، بر تحلیل ماهیت تجربه دینی مبتنی است. از نظر او، تجربه دینی یا ادراک حسی است یا ادراک غیر حسی. با توجه به این که نمی توان تجربه دینی را ادراک حسی دانست، لاجرم باید ادراک غیر حسی باشد؛ اما ادراک غیر حسی دانستن تجربه دینی، مستلزم آن است که نحوه ای از وحی باشد و لازمه وحی دانستن تجربه دینی، فرض وجود خدا پیش از تحقق تجربه ...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید